- در آخر
- در انجام در پایان عاقبت مقابل در آغاز
معنی در آخر - جستجوی لغت در جدول جو
- در آخر
- در پایان
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اسبی که بر همه اسبان مقدم بندند اسب سر طویله، میر آخور رئیس اصطبل
تیزپر تیزرو، پرنده
دیواری که در پیش در قلعه و محوطه خانه کشند، پرده ای که در پیش در خانه آویزند، درگاه
شایسته موافق مناسب لایق سزاوار
کسی که از خاندان و خانه خود آواره شده. بی خانمان آواره سرگردان خانه بدوش
در بین در میان در خلال (مکان زمان) : در اثنای راه. توضیح: لازم الاضافه است
دست پسین
در نگر فردید
گرفتار، مشغول، آغاز زد و خورد
دلیر شجاع، جنگجوی غازی جمع دلاوران
در پایان
کنایه از چهار عنصر است که خاک و باد و آب و آتش باشد
سخن پایانی مغز سخن
اسبی که بر همه اسبان مقدم بندند اسب سر طویله، میر آخور رئیس اصطبل
آخر گرد آخر مدور: یک خر نخوانمت که یکی کاروان خری گرد آخرت پر از علف کفر و زند قه. (سوزنی)
دردآورنده، رنج آور
Achingly, Wrenching
болезненно , мучительный
schmerzlich, erschütternd
болісно , болючий
boleśnie, rozdzierający
疼痛地 , 扣人心弦的
dolorosamente, angustiante
dolorosamente, straziante
dolorosamente, desgarrador
douloureusement, déchirant
pijnlijk, verscheurend
เจ็บปวด , เจ็บปวด
dengan menyakitkan, menyayat hati
مؤلمٌ
पीड़ादायक रूप से , पीड़ा देने वाला
באופן כואב , כואב